در ساحل چشمان تو دریای عجـــــیبی است
احساس من از دیـــــدن تو حس غریبی است
هر گاه که یادت به کــــــــــــــویر دل من زد
صحرای دلم منتظرسخت نهـــــــــــیبی است
بر خاک زمینهای تـَرَک خــــــورده ی تشنه
باریدن ِباران ِنگاهت ، چـــــــو طبیبی است
ای پاک ترین صـــــــــــورت انسانی هستی
باز آ ، که دلم درصـــدد کسب نصیبی است
ای آنکه گذر می کنی از باغ وجــــــــــودم
چشمت همه جا درطلب سرخی سیبی است ....
....اینجا که بجز سرو، درخت دگری نیست
یا هست اگر، مـِهر ِدل انگــــیز حبیبی است
هر جا کـــــــــــــه تو باشی ، دلم آرام ندارد
در ساحل چشمان تو دریای عجـــــیبی است
زندگی زیباست ای زیبا پسند...
برچسب : ساحل چشمان تو, نویسنده : banwarshahd بازدید : 93